دیشب قبل این که مهمونام برسند داشتم توی آشپزخونه ام کار می کردم ؛ شام رو درست کرده بودم و جلوی سینک ایستاده بودم ظرف می شستم که یه اتفاقی برام افتاد یه چیزی توی مغزم حس کردم یه جور توقف کامل بعد به سمت راست تعادلم رو از دست دادم خواستم سقوط کنم که سریع هشیار شدم و خودم رو نگه داشتم و به سینک تکیه کردم. خدای من

منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه تخصصی محصولات مراقبت از خودرو پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان آهنگ زندگی زرگراف فروشگاه ارزانی97 نمایندگی مجاز اسنوا و دوو